لزوم توانبخشی اجتماعی بیماران اسکیزوفرنی به موازات دارودرمانی
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۰۴۵۸
ایسنا/یزد یک متخصص اعصاب و روان در یزد روانگسیختگی یا اسکیزوفرنی را یک اختلال روانی که با دورههای مداوم یا عودکننده روانپریشانه مشخص میشود، معرفی کرد و گفت: هرچند هسته اصلی درمان این اختلال مصرف داروهای ضدروانپریشی است ولی رواندرمانی، آموزش شغلی و توان بخشی اجتماعی باید به موازات آن انجام شود.
دکتر «رضا بیدکی» ضمن بیان این مطلب، اظهار کرد: شروع بیماری معمولاً در دوران بلوغ و اواخر نوجوانی تا اوایل دهه سوم عمر رخ میدهد ولی اوج بروز بیماری در مردان از اوایل تا اواسط دهه دوم عمر و در زنان در اواخر این دوره است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی خاطرنشان کرد: عوامل محیطی که هر یک با افزایش اندک خطر ابتلا در مراحل بعدی زندگی همراه هستند شامل کمبود اکسیژن داخل رحمی، عفونت، تنشهای مادر قبل از تولد زایمان (تنشهای جسمی و روانی) و سوءتغذیه مادر طی رشد و تکامل پیش از تولد جنین است.
وی علائم اصلی بروز این اختلال را شامل توهم غالباً توهم شنیداری و سپس بینایی، هذیان و اختلال تفکر خواند و افزود: علائم دیگر این اختلال نیز شامل کنارهگیری اجتماعی و مردمگریزی، کاهش ابراز عواطف، بی توجهی به نظافت شخصی، گفتار غیر عادی، بیتفاوتی و بی انگیزگی است.
این فلوشیپ نوروسایکیاتری عنوان کرد: شروع این بیماری بین سنین ۱۶ تا ۳۰ سالگی است و بروز آن در سنین قبل از ۱۳ سالگی نادر است که در این صورت شروع زودرس نامیده میشود و میزان شیوع آن یک درصد در افراد جامعه تخمین زده میشود.
وی بیان کرد: هر چند در زنان نسبت به مردان شروع اختلال حدوداً کمتر از یک دهه بالاتر است ولی مواردی از شروع آن در سن ۴۵ سالگی به بعد در زنان نیز دیده میشود.
دکتر بیدکی گفت: این اختلال از طریق کاهش استرس، تعدیل محیط زندگی، مصرف منظم دارو، تغییر سبک زندگی، پرهیز از مصرف مواد مخدر تا حدودی قابل کنترل است.
وی ضمن اشاره به علائم بروز این اختلال از جمله تغییر رفتار، تغییر احساس، وجود تجارب جدید و عجیب، بیتوجهی به نظافت شخصی، گوشهگیری و انزوا، وجود توهم و هذیانهایی مثل انتساب و بدبینی و افت عملکرد اجتماعی و شخصی، اظهار کرد: علائم معمولاً به تدریج بروز پیدا میکنند و در اوایل بزرگسالی شروع میشوند و در بسیاری از موارد هرگز به طور کامل برطرف نمیشوند.
وی با بیان این که بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای سایر اختلالات روانی هستند، از جمله آنها را اختلالات سوءمصرف مواد، اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خواب و اختلال وسواس فکری- عملی ذکر کرد.
این متخصص اعصاب و روان با اشاره به این که بالغ بر ۲۰ میلیون نفر در سراسر دنیا به این اختلال مبتلا هستند، علل احتمالی ابتلا را شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی خواند و گفت: در برخی موارد ممکن است فرد مبتلا به طور مکرر در بیمارستان بستری شود.
وی افزود: قسمتهای مختلفی از مغز ممکن است در این افراد درگیر شود که توجیهکنندهی علائم آنهاست و در برخی موارد فرد از نظر بهره هوشی نیز افت پیدا کرده و قابلیتهای فردی و اجتماعی قبلی را از دست میدهد.
دکتر بیدکی خاطرنشان کرد: اختلالات شناختی منجر به نتایج نامطلوب روانی - اجتماعی در بیمار و خانواده میشود و این اختلالات با کاهش احتمالی ضریب هوشی از نرمال ۱۰۰ به ۷۰ تا ۸۵ همراه میشود.
وی با بیان این که شناخت عصبی، توانایی دریافت و به خاطر سپردن اطلاعات جدید است، این اختلال را شامل تسلط کلامی، حافظه، استدلال، استنتاج، قدرت تحلیل و دلیل آوردن، حل مسئله، سرعت پردازش اطلاعات و ادراک حوزه شنیداری و بینایی است خواند و گفت: البته شواهد و مدارک مبتنی بر اثر بخشی مداخلات زودرس برای پیشگیری نتیجهای در بر نداشته است.
این متخصص اعصاب و روان در ادامه عنوان کرد: در استان یزد نیز موارد قابل توجه چنین بیمارانی به روانپزشک ارجاع داده میشوند که تقریباً در تمام موارد، خانوادههای این افراد به دلیل بار روانی، اجتماعی و مالی این بیماری، دچار درماندگی شدهاند.
وی انگ حاصل از این بیماری را همانند بسیاری از اختلالات روانپزشکی قابل توجه ذکر کرد و گفت: خانوادهها موانع و سوالات زیادی در مورد چگونگی مراقبت، ازدواج و فرزندآوری این بیماران دارند.
دکتر بیدکی تاکید کرد: هسته اصلی درمان، مصرف داروهای ضدروانپریشی است که رواندرمانی، آموزش شغلی و توان بخشی اجتماعی به موازات آن انجام میشود و در شرایطی که پزشکان تشخیص دهند که خطر صدمه زدن به خود یا دیگران وجود دارد، ممکن است بستری اجباری کوتاه مدت در بیمارستان را توصیه کنند ولی بستری طولانی مدت تنها در تعداد کمی از موارد شدید ابتلا صورت می پذیرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی یزد اسكيزوفرني بیماری اعصاب و روان استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۰۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است: یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» درخور توجه فزونتری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزی بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تأثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا می بالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دورهای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه به کار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود به کار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلت مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.
کد خبر 6090072